نسیم دریا

وبلاگ هنری و خبری

نسیم دریا

وبلاگ هنری و خبری

آخرین پیام سانی لین بازیگر فیلم های غیر اخلاقی


5023asfaa بازیگر مشهور فیلم های مستهجن به تروریست ها در سوریه پیشنهاد عجیبی داد!

روزنامه جمهوری اسلامی نوشت:

رفتار زشت و غیرانسانی تروریست‌ها در سوریه، عراق، مصر و… تحت عنوان “جهاد در راه خدا” چنان دین اسلام را زیر سؤال برده که مورد تمسخر دشمنان اسلام قرار گرفته است.

سانی لین، یکی از بازیگران فاسد آمریکایی که در فیلم‌های پورنو بازی می‌کند، نسبت به اقدامات تروریست‌ها عکس‌العمل نشان داده و در گفتگو با شبکه فاکس نیوز گفته:

من به تروریست‌ها پیشنهاد می کنم به جای اینکه برای رفتن به بهشت و رسیدن به حوری های بهشتی خود را میان افراد بی گناه منفجر کنند، من خودم را در اختیار آنها قرار می دهم تا هم آنها زنده بمانند و هم کمتر شاهد کشته شدن افراد بی گناه باشیم.

کفش های اعیانی یک رهبر...


در عجبم از رهبری که می گویند 95 میلیارد دلار دارایی دارد، کلکسیون های رنگ و وارنگ از هر نوع دارد، 170 عصای آنتیک دسته طلا دارد، بجای نان و پنیر در صبحانه اش خاویار رشت دارد، بجای بیت چندین و چند ویلا در شمال دارد، عباهایی به قیمت 400 هزار دلار دارد، هواپیمای 330 برای جابجایی اسب هایش دارد، باغ ملک آباد به مساحت 10 هزار متر در مشهد دارد، کمیسیون 5 سنتی از یک میلیون و نهصد هزار بشکه نفت دارد، پس نمی دانم این چه کفش های ساده ایست که او به پا دارد؟؟؟؟ !!!!! 
هان فهمیدم او نام و نشانی از علی (ع) دارد، میلیون ها فدایی و جان ناقابل دارد، خانه اش بجای فرش، موکت و نقشی از عرش دارد، در دل هر ایرانی باغیرت جای دارد، همچون شهدا چفیه ای بر گردن دارد، همچون جانبازان دستی ز یادگار از دشمن دارد، صدها هزار خاطره از جبهه و زندان دارد، راستی یادم رفت او کفش هایی ساده همچون امیرالمؤمنین، علی (ع) دارد...

برای حفظ فرهنگ باید از «شاهرگ» گذشت

«علی خلیلی» تو نخستین کسی بودی که با شهادتت در سال جدید امر سیدعلی در رابطه با فرهنگ را عملی ساختی؛ آری! فرهنگ نیز خون می‌خواهد، برای زدودن باطل باید شاهرگ را نیز داد، باید مبارزه کرد.

خبرگزاری فارس: برای حفظ فرهنگ باید از «شاهرگ» گذشت

 از ابتدای شنیدن خبر ضرب و شتم شهید خلیلی توسط اراذل، کم وبیش پیگیر قضیه از رسانه‌ها و دوستانی که می‌دانستم شاید اطلاعی از وضعیت این بزرگوار دارند، بودم تا چند شب بیش که گزارشی از او در تلویزیون پخش شد و او حتی یک کلام هم سخنی نگفت.

جالب بود برایم که او چرا تن به مصاحبه نداد و فقط چند دقیقه‌ای با لبخند بر لب دوربین‌ها را نگاه کرد از این نوع برخورد او فهمیدم که علی ایحال او مظلوم است از یک سو سرزنش احتمالی برخی از دوستان و آشنایان را باید تحمل کند که احیاناً عمل او را تند روی یا دخالت بیجا می‌دانستند و از طرفی هم نفهمی و نادانی عده‌ای مثلاً مسئول را باید ببینند که نه فهم نسبت به ماهیت کار او دارند و نه دغدغه و اعتقادی به اصل قصه و فقط و فقط می‌شنوند که چنین اتفاقاتی در این کشور رخ می‌دهد؛ باز به غیرت بعضی آقایان که عیادتی هر چند کم و کوتاه لکن با اعتقاد و باور از این شهید عزیز به جا آوردند.

حرف این است که برادر شهیدم، در ساعاتی که پیکر مطهر تو بر دستان هم سنگرانت در حال مشایعت به سوی آسمان بود تو عزیز شده‌ای و راه تو که شاید تا بیش از این باریکه‌ای بیش نبود! به برکت خون تو اینک وسعتی به اندازه پهنای مقام شامخ تو پیدا کرده که انشاالله اسباب برکت و حرکت حزب الله عزیز را برای تحقق جریان اصلاح جامعه و مقوله امر به معروف فراهم آورد.

شاید تو نخستین کسی بودی که امر حضرت سید علی را در رابطه با امسال که تأکید بر فرهنگ کردند را با شهادتت عملی ساختی، آری فرهنگ نیز خون می‌خواهد، برای زدودن باطل باید شاهرگ را نیز داد باید مبارزه کرد و مبارزه کرد و تو این مهم را انجام دادی چرا که به قول خودت دفاع از ناموس شیعه کردی و در ایامی که بزرگ ناموس شیعه در بستر جراحات ناشی از جفای به ظاهر مسلمانان، رنجور هستند پرکشیدی و این نیز حقانیت راه تو را بیشتر نمایان می‌کند.

عزیز برادر تو و سایر دوستانت همچون «جمشید دانایی‌فر» عزیز که او هم داغی بر دل ما نهاد، امروز خون خود را به پای این انقلاب دادید تا آقایان مذاکره کنند و نهایتاً هیچ چیز تغییر نکند که دشمنی دشمن از قبل بیشتر شود.

بگذریم بنا ندارم حرف نامربوط بزنم ولی چنان آشوبی در وجودم مستور است که اساساً بر نمی‌تابم که چنین مسئولین بی‌دغدغه و بی‌اعتقادی آرام آرام از کنار این مسائل بگذرند.

مطالبه خون این عزیزان نباید فراموش شود...

نه «علی»  و نه «جمشید» و نه سایر عزیزان...

سازماندهی ترور آمرین به معروف و ناهیان از منکر!

تو تعطیلات عید بود که شنیدم یکی از بچه های محله ازگل، شهید علی خلیلی، به خاطر امر به معروف و نهی از منکر به شهادت رسیده!؟ دیروز هم رفته بودم سمت ستارخان مهمانی، موقع نماز جماعت شد رفتم مسجد محل، دیدم اعلامیه ای نصب شده که از شهادت شهید بزرگوار دیگری، شهید مسعود مددخانی، خبر می داد که امروزم تشییع جنازش هست. ایشون هم شهید امر به معروف و نهی از منکره!؟ چند وقت پیش بود که چندتا خانوم به خاطر امر به معروف و نهی از منکر کتک خوردن! ولی تا این حدش قابل قبول، اما کشتن به خاطر امر به معروف و نهی از منکر، مثل ترور دانشمندان هسته ای کشورمون به نظرم سازمان دهی شدست. یعنی حتی ممکنه خانومی که براش جلوی این افراد ایجاد مزاحمت می کنن هم با همون افراد شرور هم دست باشه و این شهدای بزرگوارهم نشون شده باشن تا ترور بشن؟ می خوام بیشتر حرف بزنم ولی خودتون بهتر می دونید، بگذریم. فقط می گم، سال، ساله فرهنگه، حواسمون باشه!

چرا اقتصاد و فرهنگ؟ چرا عزم ملی و مدیریت جهادی؟

سال ۱۳۹۳ در میانه یک دوره ی ۶ ماهه آزمایشی توافق هسته ای آغاز شد و همانطوری که پیش بینی می شد با زیاده خواهی های طرف مقابل چه در مسائل هسته ای و چه در به وسط کشاندن مسائل متفرقه و بهانه های جدید و قدیم و حتی عدم پایبندی طرف غربی به مفاد همان توافق، رسیدن به توافق جامع بعید به نظر می رسد و به احتمال قریب به یقین، بساط تحریم ها همچنان برقرار خواهد بود و در این شرایط درک حساسیت مسئله بسیار حیاتی است، از یک سو اگر در برابر تحریم ها قوی تر باشیم، ابزار ما در مذاکرات برنده تر خواهد بود و از سوی دیگر اگر مذاکرات هم به نتیجه نرسید، عملاً با خنثی کردن تحریم ها می توان مهر بی فایده بودن تحریم ها را بر این پرونده محنوس زد و در آن موقع، طرف مقابل تنها متضرر تحریم ها بوده و اوست که باید منت کشی کند.